فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 243
بوي خوش تو هر که ز باد صبا شنيد ، از يار آشنا سخن آشنا شنيد اي شاه حسن چشم به حال گدا فکن ، کاين گوش بس حکايت شاه و گدا شنيد خوش مي کنم به باده مشکين مشام جان ، کز دلق پوش صومعه بوي ريا شنيد سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، در حيرتم که باده فروش از کجا شنيد يا رب کجاست محرم رازي که يک زمان ، دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنيد اينش سزا نبود دل حق گزار من ، کز غمگسار خود سخن ناسزا شنيد محروم اگر شدم ز سر کوي او چه شد ، از گلشن زمانه که بوي وفا شنيد ساقي بيا که عشق ندا مي کند بلند ، کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنيد ما باده زير خرقه نه امروز مي خوريم ، صد بار پير ميکده اين ماجرا شنيد ما مي به بانگ چنگ نه امروز مي کشيم ، بس دور شد که گنبد چرخ اين صدا شنيد پند حکيم محض صواب است و عين خير ، فرخنده آن کسي که به سمع رضا شنيد
حافظ وظيفه تو دعا گفتن است و بس
،
دربند آن مباش که نشنيد يا شنيد
تعبیر:
با دوستان مهربان خود صادق و بی ریا باش. هر کس را محرم اسرار خود قرار نده. به سخنان بزرگان و دوستان مطمئن گوش کن و از سختیها و رنج های روزگار مأیوس و نا امید نباش.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 421
در سراي مغان رفته بود و آب زده ، نشسته پير و صلايي به شيخ و شاب زده سبوکشان همه در بندگيش بسته کمر ، ولي ز ترک کله چتر بر سحاب زده شعاع جام و قدح نور ماه پوشيده ، عذار مغبچگان راه آفتاب زده عروس بخت در آن حجله با هزاران ناز ، شکسته کسمه و بر برگ گل گلاب زده گرفته ساغر عشرت فرشته رحمت ، ز جرعه بر رخ حور و پري گلاب زده ز شور و عربده شاهدان شيرين کار ، شکر شکسته سمن ريخته رباب زده سلام کردم و با من به روي خندان گفت ، که اي خمارکش مفلس شراب زده که اين کند که تو کردي به ضعف همت و راي ، ز گنج خانه شده خيمه بر خراب زده وصال دولت بيدار ترسمت ندهند ، که خفته اي تو در آغوش بخت خواب زده بيا به ميکده حافظ که بر تو عرضه کنم ، هزار صف ز دعاهاي مستجاب زده فلک جنيبه کش شاه نصره الدين است ، بيا ببين ملکش دست در رکاب زده
خرد که ملهم غيب است بهر کسب شرف
،
ز بام عرش صدش بوسه بر جناب زده
تعبیر:
سعادت و نیکبختی در انتظار تو است به شرط آن که غفلت نورزی و از لحظات زندگی به درستی بهره بگیری و تصمیمات عاقلانه بگیری. با پیران خردمند مشورت کن و عجولانه تصمیم گیری نکن. به خداوند توکل کن.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 493
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي ، دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند ، درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي کردم ، گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند ، اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد ، کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست ، شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي ، و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم ، لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست ، کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده ، تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد
،
شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
تعبیر:
خودپسندی و تکبر را از خود دور کن. آنچه باعث شکست و ناکامی تو می شود بی فکری و غرور است. از افکار بیهوده دست بردار. به آنچه قسمت و نصیب تو است راضی باش و به آنچه که داری قناعت کن. اگر واقع بین و دقیق باشی به آرزوهای خود می رسی.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 28
به جان خواجه و حق قديم و عهد درست ، که مونس دم صبحم دعاي دولت توست سرشک من که ز طوفان نوح دست برد ، ز لوح سينه نيارست نقش مهر تو شست بکن معامله اي وين دل شکسته بخر ، که با شکستگي ارزد به صد هزار درست زبان مور به آصف دراز گشت و رواست ، که خواجه خاتم جم ياوه کرد و بازنجست دلا طمع مبر از لطف بي نهايت دوست ، چو لاف عشق زدي سر بباز چابک و چست به صدق کوش که خورشيد زايد از نفست ، که از دروغ سيه روي گشت صبح نخست شدم ز دست تو شيداي کوه و دشت و هنوز ، نمي کني به ترحم نطاق سلسله سست
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوي
،
گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست
تعبیر:
صادقانه و بی ریا از خداوند طلب کمک کن و به لطف او امیدوار باش. با غم و اندوه و حسرت خوردن به نتیجه ای نخواهی رسید. غرور و تکبر آفت و بلای جان تو است. آنها را رها کن و متواضع باش و دوستان را نرنجان و به یاد آنان باش.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 252
گر بود عمر به ميخانه رسم بار دگر ، بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر خرم آن روز که با ديده گريان بروم ، تا زنم آب در ميکده يک بار دگر معرفت نيست در اين قوم خدا را سببي ، تا برم گوهر خود را به خريدار دگر يار اگر رفت و حق صحبت ديرين نشناخت ، حاش لله که روم من ز پي يار دگر گر مساعد شودم دايره چرخ کبود ، هم به دست آورمش باز به پرگار دگر عافيت مي طلبد خاطرم ار بگذارند ، غمزه شوخش و آن طره ي طرار دگر راز سربسته ما بين که به دستان گفتند ، هر زمان با دف و ني بر سر بازار دگر هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت ، کندم قصد دل ريش به آزار دگر
بازگويم نه در اين واقعه حافظ تنهاست
،
غرقه گشتند در اين باديه بسيار دگر
تعبیر:
از زحمتی که تحمل کرده ای و تو را به نتیجه نرسانده است نا امید شده ای. غم و اندوه حاصلی ندارد و راههای دیگر را امتحان کن. اراده داشته باش و نا امیدی را رها کن. با هر کسی راز خود را در میان نگذار.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 6
به ملازمان سلطان که رساند اين دعا را ، که به شکر پادشاهي ز نظر مران گدا را ز رقيب ديوسيرت به خداي خود پناهم ، مگر آن شهاب ثاقب مددي دهد خدا را مژه سياهت ار کرد به خون ما اشارت ، ز فريب او بينديش و غلط مکن نگارا دل عالمي بسوزي چو عذار برفروزي ، تو از اين چه سود داري که نمي کني مدارا همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي ، به پيام آشنايان بنوازد آشنا را چه قيامت است جانا که به عاشقان نمودي ، دل و جان فداي رويت بنما عذار ما را
به خدا که جرعه اي ده تو به حافظ سحرخيز
،
که دعاي صبحگاهي اثري کند شما را
تعبیر:
هرکس به اندازه سعی خود به نتیجه دست می یابد و تو نیز هر چه تلاش بیشتری به خرج دهی توفیق بیشتری کسب خواهی کرد چنانکه بهشت را جز به سعی و تلاش نمی دهند.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 306
اگر به کوي تو باشد مرا مجال وصول ، رسد به دولت وصل تو کار من به اصول قرار برده ز من آن دو نرگس رعنا ، فراغ برده ز من آن دو جادوي مکحول چو بر در تو من بي نواي بي زر و زور ، به هيچ باب ندارم ره خروج و دخول کجا روم چه کنم چاره از کجا جويم ، که گشته ام ز غم و جور روزگار ملول من شکسته بدحال زندگي يابم ، در آن زمان که به تيغ غمت شوم مقتول خرابتر ز دل من غم تو جاي نيافت ، که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول دل از جواهر مهرت چو صيقلي دارد ، بود ز زنگ حوادث هر آينه مصقول چه جرم کرده ام اي جان و دل به حضرت تو ، که طاعت من بي دل نمي شود مقبول
به درد عشق بساز و خموش کن حافظ
،
رموز عشق مکن فاش پيش اهل عقول
تعبیر:
زمانی به هدف و مقصود خود می رسی که صداقت و ایمان داشته باشی. اگر امروز روزگار بر وفق مراد نیست، نا امید و مأیوس نباش. آنچه که خیر است برای تو پیش می آید. حوادث و غم های زندگی، همیشگی و ماندنی نیستند و زودگذرند.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 164
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد ، عالم پير دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد ، چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد اين تطاول که کشيد از غم هجران بلبل ، تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگير ، مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد اي دل ار عشرت امروز به فردا فکني ، مايه نقد بقا را که ضمان خواهد شد ماه شعبان منه از دست قدح کاين خورشيد ، از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت ، که به باغ آمد از اين راه و از آن خواهد شد مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود ، چند گويي که چنين رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوي اقليم وجود
،
قدمي نه به وداعش که روان خواهد شد
تعبیر:
زندگی تو رو به خوشی و شادمانی می رود. آرزوهایت براورده می شود. رنج ها و ناراحتی ها با صبر و شکیبایی، به شادی و سرور تبدیل می شود. از شکست برای خود تجربه اندوزی کن. سعی کن که دوباره اشتباهات گذشته را تکرار نکنی.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 261
درآ که در دل خسته توان درآيد باز ، بيا که در تن مرده روان درآيد باز بيا که فرقت تو چشم من چنان در بست ، که فتح باب وصالت مگر گشايد باز غمي که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت ، ز خيل شادي روم رخت زدايد باز به پيش آينه دل هر آن چه مي دارم ، بجز خيال جمالت نمي نمايد باز بدان مثل که شب آبستن است روز از تو ، ستاره مي شمرم تا که شب چه زايد باز
بيا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
،
به بوي گلبن وصل تو مي سرايد باز
تعبیر:
از دوری و هجران دوستی ملول و ناراحتی. با کمی صبر، مراد تو حاصل می شود. نا امیدی را از خود دور کن. با نشستن و غم خوردن هیچ مشکلی حل نمی شود.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 480
اي که در کشتن ما هيچ مدارا نکني ، سود و سرمايه بسوزي و محابا نکني دردمندان بلا زهر هلاهل دارند ، قصد اين قوم خطا باشد هان تا نکني رنج ما را که توان برد به يک گوشه چشم ، شرط انصاف نباشد که مداوا نکني ديده ما چو به اميد تو درياست چرا ، به تفرج گذري بر لب دريا نکني نقل هر جور که از خلق کريمت کردند ، قول صاحب غرضان است تو آن ها نکني بر تو گر جلوه کند شاهد ما اي زاهد ، از خدا جز مي و معشوق تمنا نکني
حافظا سجده به ابروي چو محرابش بر
،
که دعايي ز سر صدق جز آن جا نکني
تعبیر:
مراقب رفتار و اعمال خود باش و در تصمیم های خود اندیشه و تعمق بیشتری داشته باش تا نادم و پشیمان نشوی. به کسانی که به تو احتیاج دارند، کمک کن و از آنان مراقبت کن تا در هنگام نیاز، خود را تنها و بی کس احساس نکنی.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 23
خيال روي تو در هر طريق همره ماست ، نسيم موي تو پيوند جان آگه ماست به رغم مدعياني که منع عشق کنند ، جمال چهره تو حجت موجه ماست ببين که سيب زنخدان تو چه مي گويد ، هزار يوسف مصري فتاده در چه ماست اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد ، گناه بخت پريشان و دست کوته ماست به حاجب در خلوت سراي خاص بگو ، فلان ز گوشه نشينان خاک درگه ماست به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است ، هميشه در نظر خاطر مرفه ماست
اگر به سالي حافظ دري زند بگشاي
،
که سال هاست که مشتاق روي چون مه ماست
تعبیر:
گرفتار غم و اندوهی و از آن به سادگی رها نخواهی شد. امیدوار باش. سعی و کوشش کن. سهل انگاری را رها کن. این گره به دست خودت باز می شود.
فال حافظ روزانه شنبه 28 تیر 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 442
به جان او که گرم دسترس به جان بودي ، کمينه پيشکش بندگانش آن بودي بگفتمي که بها چيست خاک پايش را ، اگر حيات گران مايه جاودان بودي به بندگي قدش سرو معترف گشتي ، گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودي به خواب نيز نمي بينمش چه جاي وصال ، چو اين نبود و نديديم باري آن بودي اگر دلم نشدي پايبند طره او ، کي اش قرار در اين تيره خاکدان بودي به رخ چو مهر فلک بي نظير آفاق است ، به دل دريغ که يک ذره مهربان بودي درآمدي ز درم کاشکي چو لمعه نور ، که بر دو ديده ما حکم او روان بودي
ز پرده ناله حافظ برون کي افتادي
،
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودي
تعبیر:
از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را داشته باش و چشم بصیرت داشته باش و سره را از ناسره تشخیص بده. همه ی عوامل برای اینکه به مقصود برسی فراهم است. شک و تردید را از خود دور کن و تصمیمی جدی بگیر.